مشاوره رایگان

(ساعات اداری)




تعیین حق امتیاز تجاری با توجه به رأی جریمه کمیسیون ماده ۱۰۰

وکیل شهرداری

تماس با وکلای دیوان

ما اینجا هستیم تا با مشاوره تخصصی رایگان به شما کمک کنیم ، همین حالا با ما تماس بگیرید

Table of Contents

ما گروه تخصصی وکلای دیوان  با سالها سابقه کار تخصصی در زمینه دیوان عدالت اداری و کمیسیونهای ماده 100 شهرداری ها  قادر به  ارائه هر گونه مشاوره تخصصی و همچنین معرفی وکیل متخصص از گروه وکلای دیوان به شما می باشیم.

گروه تخصصی وکلای دیوان  یک گروه تخصصی مرکب از ده ها وکیل حرفه ای و با سالها سابقه کار دیوان عدالت اداری  هم اکنون دارای صدها پرونده فعال در هیئت ها و سازمانهای اداری و همچنین دیوان بوده و باتوجه  به وسعت کار  دارای صدها پرونده موفق در دیوان عدالت اداری و سازمانهای اداری و دولتی می باشیم.

برای تماس با گروه وکلای دیوان می توانید  با شماره تلفن های 09199353470 و 09129353470 تماس گرفته و در اسرع وقت  ضمن دریافت مشاوره تخصصی رایگان در صورت نیاز به وکیل نیز در این باره معرفی خواهید شد .

نمونه رای دیوان عدالت اداری در مورد تعیین حق امتیاز تجاری با توجه به رأی جریمه کمیسیون ماده ۱۰۰

 

متن صورت جلسات کمیسیون توافقات شهرداری بندرعباس به قرار زیر است: صورتجلسه مورخ ۱۳۸۹/۸/۲۲ کمیسیون توافقات شهرداری بندرعباس بیست و هشتمین جلسه کمیسیون توافقات رأس ساعت ۱۴:۳۰ مورخ ۱۳۸۹/۸/۲۲ با حضور امضاکنندگان ذیل در شهرداری مرکزی تشکیل و پرونده های ذیل مطرح و اتخاذ تصمیم گردید.

در خصوص پرونده پویا گلشن جو مبنی بر تعیین حق امتیاز تجاری با توجه به رأی جریمه کمیسیون ماده ۱۰۰ مورخ ۱۳۸۹/۳/۳۱ مقرر گردید به ازای هر مترمربع مبلغ هشت میلیون ریال به انضمام سایر عوارضات متعلقه از نامبرده اخذ و در صورت کسری پارکینگ هزینه احداث از نامبرده اخذ گردد.

کلاسه ۲۵/۲۷۲، منطقه یک، گلشهر شمالی اعتبار این رأی از تاریخ صدور به مدت چهل و پنج روی می باشد.»

صورت جلسه مورخ ۱۳۹۰/۱۲/۱۰ کمیسیون توافقات شهرداری بندرعباس:

بیست و نهمین جلسه کمیسیون توافقات رأس ساعت

۱۸:۳۰ مورخ ۱۳۹۰/۱۲/۱۰ با حضور امضاکنندگان ذیل در شهرداری مرکزی تشکیل و پرونده های ذیل مطرح و اتخا تصمیم گردید.

در خصوص پرونده پویا گلشن جو مبنی بر تعیین حق امتیاز تجاری بابت تبدیل همکف به تجاری و با توجه به رأی جریمه کمیسیون ماده ۱۰۰، مقرر گردید به ازای هر مترمربع مبلغ هشت میلیون ریال به انضمام سایر عوارضات متعلقه و کلیه جرائم کمیسیون ماده صد از نامبرده دریافت گردد.

کلاسه ۲۵/۲۷۲ ، منطقه یک، گلشهر شمالی بلوار پردیس اعتبار این رأی از تاریخ صدور تا مورخ ۹۰/۱۲/۲۵ میباشد.

در پاسخ به شکایت شاکی، شهردار بندرعباس به موجب لایحه شماره ۶۴- ۱۳۹۲/۲/۱ اعلام کرده است که:

با سلام

احتراما در پاسخ به دادخواست تقدیمی آقای کوروش سلطانی صالح آبادی به طرفیت شهرداری بندرعباس و به خواسته ابطال بخشنامه های وزارت کشور و مصوبات شورای شهر بندرعباس مدافعات خود را تقدیم حضور میدارد:

بدوأ نظر خوبان معلای هیئت را به این امر جلب می نمایم که با عنایت به صراحت خواسته خواهان در شرح ستون خواسته و مشروح دادخواست مبنی بر ابطال بخشنامه وزارت کشور و مصوبات شورای شهر يقينا دعوا متوجه شهرداری بندرعباس نبوده و مشتکی عنه اشخاص حقوقی غیر شهرداری بندرعباس بوده و به جهت آمریت و شأن نزول قواعد آمره دادرسی و به استناد بند ب ماده ۲۰ قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری به دعوای حاضر ایراد کرده و این بخش دعوا را مستلزم صدور قرار رد می دانیم. مضافا آنکه خواهان فاقد هرگونه سمت قانونی در طرح و اقامه دعوا بوده و برابر موازین قانون آیین دادرسی مدنی دیوان در ماده ۲۰ و سایر عمومات قانون در مشروح ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی و همچنین ماده ۸۴ قانون مارالبیان دعوای مطروح غیر قابل استماع و مخدوش است؛ زیرا خواهان در فراز اول مشروح دادخواست خویش چنین ابراز می دارد: اینجانب به موجب قراردادهای واگذاری شماره

۱/۴۶۲۰ و ۱/۴۶۲۱ و متعاقب آن به موجب مبایعه نامه تنظیمی مورخ ۱۳۸۵/۱۲/۲۴ و ۱۳۸۵/۱۱/۱۶ به نسبت سه دانگ از هر قرارداد در مقام وكيل اداری مالکین مبادرت به احداث و الخ ……. با کنکاش و مداقه در رونوشت مستندات منضمات دادخواست و رجوع به اصل پرونده موجود در شهرداری این امر محرز می شود که سازمان مسکن و شهرسازی استان هرمزگان به موجب ق شماره ۱/۱۶۱۰ – ۱۳۸۴/۳/۱ سه دانگ مشاع از یک قطعه زمین به مساحت وب مترمربع از پلاک شماره ۵۱۴ فرعی از سه اصلی را به آقای پویا گلشن جو فرزند میر واگذار و به موجب قرارداد شماره

۱/۴۶۲۰- ۱۳۸۴/۳/۱ سه دانگ مشاع غیر از عرم فوق الذکر را به آقای رستم طهماسبی آرشلوپور فرزند دادالله واگذار کرده است و خواها به موجب مدرکیه رونوشت سند وكالت شماره ۱۹۷۹۳۴-

۱۳۸۵/۱۲/۱۶ صرفأ از حق وكالت با حدود معينه مراجعه به شهرداری در خصوص اخذ پروانه ساختمان و انجام امور اداری و عملیاتی ساخت بنا و النهایه تفکیک و حق ترهین و یا فروش مستحدثات با شرح تفاصيل موجود در سند ذی سمت بوده و قطعا از حق طرح و اقامه دعوا عليه اشخاص حقیقی و یا حقوقی برخوردار نیست.

در حالی که چنانچه اساتید مجرب هیئت و صاحب نظران معزز آن تصديق دارند اساسأ اقامه دعوا در محاکم قضائی و وکالت در طرح و دفاع از دعاوی به موجب مقررات عامه وکالت مندرج در قانون مدنی (ماده ۶۶۳) و ماده ۸ قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مستلزم داشتن وکالت مخصوص و با حدود و اختیارات مفوضه و معینه است که متأسفانه خواهان در این خصوص هیچ اقدامی در جهت احراز و اثبات سمت خود نکرده و استناد به این عقیده که مشارالیه به موجب مبایعه نامه عادی تنظیمی خود را مالک رقبات قلمداد کرده نیز مؤثر و مثبت سمت ایشان نیست زیرا آنکه مبایعه نامه عادی مستلزم تنفیذ در محاکم عمومی دادگستری | است و از سوی دیگر قانون گذار در مشروح مواد ۲۲ و ۴۷ قانون ثبت با تعریفی که از مالکیت ارائه می نماید مشار اليه فاقد ویژگی ها و مشخصه های بارز قانون است لذا با تمسک به ماده ۵ قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری که اشعار می دارد: هرگاه دادخواست توسط وکیل یا نماینده قانونی یا ولی و یا وصی و یا قیمت تقدیم شود باید تصویر سند مثبت سمت دادخواست دهنده نیز ضمیمه شود و معا مفاد دادنامه شماره ۶۸- ۱۳۸۷/۲/۸ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری که ارائه اسناد مالکیت رسمی را به جهت احراز سمت لازم برای طرح شکایت و اعتراض نسبت به آراء قطعی کمیسیون های ماده صد قانون شهرداریها و غیر، مهم دانسته است به دعوای مطروحه خواهان با کیفیت مطروحه مطابق بند الف ماده ۲۰ قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری ایراد کرده است و از اعضای مدیریت و مستشاران هیئت تقاضای صدور قرار رد را دارد.

اما در پاسخ به ماهیت دعوا مقدمتا اعلام می دارد: پلاک ۵۱۴ فرعی از ۱۳ اصلی در منطقه برابر مقررات طرح تفصیلی شورای عالی شهرسازی با کاربری مسکونی واقع و خواهان نیز برابر پروانه ساختمانی صادر شده شماره

۱/۴۴۸۵۳- ۱۳۸۶/۹/۱۷ مجاز به احداث ۵ طبقه مسکونی با تأمین پارکینگ در زیر پیلوت ساختمان بوده که بر این اساس مشارالیه مبادرت به احداث و اتمام ساختمان و اخذ گواهی پایان کار کرده ولی متأسفانه پس از اخذ گواهی پایان کار با سوءنیت تمام و به قصد تحصیل ثروت سهل الوصول (و برخلاف آنچه وی شهرداری را منتسب به سوءنیت اقدامات و خود را در حالت اجبار و اکراه فرض کرده و به زعم خود زیرکی و چیره دستی، مبادرت به تبدیل کل طبقه همکف به سه واحد تجاری به مساحت ۱۶۲ مترمربع کرده و این در حالی است که عملا دو واحد پارکینگ از اصل ضرورت تأمین پارکینگ واحدهای مسکونی حذف و به جهت احداث واحدهای تجاری احداثی غیرمجاز نیز با عدم وجود پارکینگ مواجه شده و بدین منوال نیز بر حسب ضرورت و آمریت قوانین پرونده تخلفاتی مشارالیه به کمیسیون ماده صد احاله و منجر به صدور رأی برابر قانون شده است که به هر تقدیر بروز تخلفات مشروحه حسب اقاریر صریح خواهان در تبیین دادخواهی اظهر من الشمس است.

قضات و هیئت دیوان اشعار و تصدیق دارند که على الأصول هر عمل خلافی که متضمن نقض قوانین و مقررات باشد مستوجب مجازات و کیفر مقرره قانونی است و جرائم موضوع تبصره های ذیل ماده صد همانان نیز به جهت وقوع تخلف افراد از مقررات موضوعه مصوب شورای عالی شهرسازی و شهرداری ها توسط قانون گذار تشریح و تصویب شده و عملا به منزله پاداش تقبیح مقررات است و به هیچ نحو سبب جواز و مباهات عمل خلاف و نقض قوانین نیست و این گونه نیست که فرد از مقررات پروانه ساختمان که همانا اجرای مقررات شهرسازی و مصوبات شورای عالی معماری است، عدول و تخطی کرده و در عمل مزورانه بعد از اخذ پایان کار مبادرت به تخلف و انجام عملیات ساختمانی بدون پروانه در منطقه مسکونی کرده و بر این باور باشد که با پرداخت جریمه اندک (در مقابل ارزش افزوده ای که از قبل تحصیل ملک تجاری و آن هم به مقیاس وسیع ۱۶۲ مترمربع به غیر حق ایجاد شد)، سبب استخلاص خویش را فراهم سازد بلکه عدالت و استحقاق نیز حکم می کند که مشارالیه عوارض و بهای اقدام من غير حق خود را که سبب تضييع و تقویت منافع شهرداری که همانا منافع عموم شهروندان و بیت المال بوده و عمدتا می باید صرف عمران و آبادانی و خدمات دهی به شهروندان شود را نیز پرداخت نماید.

از این رو باور و اعتقاد آنکه چون مشارالیه مبادرت به پرداخت جرائم کمیسیون کرده و مستحق پرداخت عوارضی که در صورت رجوع به شهرداری در راستای تحصیل پروانه اساسا می باید پرداخت نماید نیست، ناصواب و به دور از عدالت و انصاف است،

جای بسی شگفتی است خواهان با داشتن دانشنامه حقوق و به عنوان وکیل دادگستری و مشاور حقوقی چگونه در مشروح دادخواست خویش اظهار عدم آگاهی مقررات و یا اجبار و اکراه در اقدامات خود را مینماید؟ و اگر چنین باشد باید در تعریف اکراه و اجبار در مجموع قوانین مدنی و در رأی صاحب نظران حقوق تجدیدنظر شود و طرحی نو در انداخت که یقینا این گونه نیست زیرا شرایط وجوبی و مقتضی اکراه و اجبار در قانون مدنی (مواد ۲۰۴، ۲۰۳، ۲۰۲) تبیین و تصریح شده و ابراز عقیده خلاف آن اجتهاد در مقابل نص است.

همان گونه که سروران همام هیئت استحضار دارند در مقوله ارتباطات مادی متقابل افراد و اشخاص حقیقی و یا حقوقی با دستگاه های دولتی و مؤسسات عمومی و یا حتی با خود، رکن رکین اصولی و پایه تراضی اراده ها و نتیجه آراء همان رضایت طرفین است که دارای مبانی فقهی و قانونی کثیره نظیر (اوفوء بالعقود) (المومنون عند الشروطهم) ( المومنون عنه نیاتھم) و غیره هم بوده و در باور متعارف جامعه ضابطه مند شده و این توافقات و به استناد اصل لزوم و اصل صحت قراردادها لازم الاجراء است و آنچه مبنای عمل در توافقات است آنکه توافقات در راستای قوانین و مقررات وفق ماده ۱۰ قانون مدنی باشد.

مبانی توافق ما نحن فيه بدوأ رضایت اولیه مالک که در درخواست ایشان متجلی و متظاهر شده حاصل و اساس توافق در خصوص چگونگی و کیفیت و اساس میزان عوارض با نصب العین قرار دادن تعرفه های عوارضی که تصویب آن به درستی در شورای شهر و در راستای اختیارات حاصله از بند ۱۶ ماده ۸ قانون شوراهای اسلامی شهر صورت پذیرفته موجود و مفروض است و اصل صحت حکم به درستی و سلامت توافق میدهد. لذا برخلاف استناد و تمسک خواهان به دادنامه شماره ۱۶۸-

۱۳۸۳/۴/۲۸ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری که مفاد، رسیدگی به تخلفات کمیسیون ماده صد در کمیسیون توافقات را غیر قابل استناد و باطل دانسته، معروض می دارد عمل و خواسته ایشان منطبق با آن نیست و اساسأ رسیدگی به تخلف ساختمانی در کمیسیون توافقات صورت نگرفته و نمی گیرد ( زیرا عملا تخلفات ساختمانی ایشان در کمیسیون ماده صد از حیث عدم رعایت ضوابط پروانه منجر به صدور رأی و اجرای آن شده و وانگهی استدلال و تمسک به گفتمان عدم رعایت کاربری و یا آنکه تغییر کاربری در صلاحیت شورای اسلامی شهر نبوده و در زمره وظایف و اختیارات شورای عالی شهرسازی و معماری و بالأخص کمیسیون ماده ۵ است.

(مفاد رأی وحدت رویه شماره ۲۴۷- ۱۳۹۱/۶/۵ هیئت عمومی دیوان عدالت اداری) دلالت بر موضوع مورد ترافع ندارد زیرا اساسأ تغییر کاربری صورت نپذیرفته و شخص دچار تخلف شده است و این خود دلالت قوی و بارز در عدم وجاهت و ورود خواسته و غیر مستحق بودن ایشان دارد.

مقامات هیئت عمومی دیوان عدالت اداری با عنایت به مشروح مدافعات و همچنین جلب نظر آن عزیزان به ایرادات شکلی و دفاعیات ماهوی و التفات بدان امر ک ملی که متضمن نقض قوانین و مقررات باشد در عملکرد شهرداری مشهود نیست استدعای صدور حکم به رد دعوا و بی حقی خواهان را دارد تا انشاء الله حقوق بیت المال شهروندان بدین سبب مورد تعرض و زیاده خواهی افراد متخلف قرار نگیرد.

ضمنا آقایان حمیدرضا محمودآبادی و کوروش سیاوش به عنوان نمایندگان حقوقی شهرداری جهت پیگیری و انجام دفاعیات لازم و ارائه مستندات در صورت ضرورت حضور حسب تشخیص آن هیئت به حضور معرفی می شوند.»

 

امتیاز دهید post
Facebook
Twitter
LinkedIn
نوشته های تازه
قاضی بازنشسته دادگاه تجدیدنظر
وکیل قاضی بازنشسته دیوان عدالت اداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

مطالب مرتبط