نمونه دادخواست اعاده دادرسی دیوان عدالت اداری

دیوان عدالت اداری ازمراجع قضایی اختصاصی درحل اختلافات دولت ومردم است وبه‏ شكايات‏، تظلمات‏ واعتراضات‏ مردم‏ نسبت‏ به‏ مأمورين‏ يا واحدها يا آيين‏ نامه‏ های‏ دولتی رسیدگی می کند ومقرآن درتهران ومتشکل ازشعب بدوی،تجدید نظر،هیأت عمومی و هیأت های تخصصی می باشد که جهت تسهیل دسترسی مردم به دیوان عدالت اداری،دفاتراداری دیوان درمراکزاستانها نیزبرای ثبت دادخواست درخواست و ارشاد و معاضدت قضایی شاکیان و معترضین تشکیل شده است .

اعاده دادرسی، یکی از طرق بسیارسخت شکایت از آرای قطعی محاکم می باشد اعم از اینکه رای صادره اجراشده یا نشده باشد که به جهاتی اشتباها صادر و موجب تضییع حق وحقوق شخص شده باشد و استثنایی است براصل اعتبار امر مختوم آرای محاکم و می توان براساس ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی،به جهات زیر با تقدیم دادخواست دردیوان عئالت اداری از آرای قطعی صادره ازهیأت ها، کمیسیون ها و شعب تجدید نظردیوان عدالت اداری تقاضای اعاده دادرسی نمود که موجب می شود پرونده درهمان مرجع صادر کننده حکم قطعی مجددأ مورد رسیدگی ودادرسی قرارگیرد و یکی از راه های شکایت عدولی است که ممکن است مرجع رسیدگی کننده ازرأی پیشین خود عدول،آن را نقض وحکم جدیدی صادرنماید ودر رسیدگی ماهوی حتی صدورقرارهای تحقیق ومعاینه محلی، کارشناسی نیزممکن می باشد.

• موضوع حکم درخواسته خواهان نباشد

نکته : خواسته دردادخواست شامل تغییرات اعمال شده درحین دادرسی نیزمانند افزایش خواسته، تغییر نحوه دعوا، تغییرخواسته نیزمی شود

• حکم بیش ازخواسته صادرشده باشد که غالبا دراین مواردخواسته، پول رایج ایران، پول خارجی و یا کلی می باشد
• استناد به اصول یا مواد متضاد دریک حکم موجب تضاد درمفاد حکم شده باشد که این تضاد و اختلاف می تواند درمنطوق یا دراسباب موجهه حکم باشد
• حکم صادره با حکم دیگری درخصوص همان دعوا واصحاب آن، که قبلا توسط همان دادگاه صادر شده است متضاد باشد بدون آن که سبب قانونی موجب این مغایرت باشد مشروط به اینکه :
• باید دوحکم مخالف یا متضاد صادره شده،دوحکم وقطعی باشد
• اختلاف احکام صادره می تواند کلی وجزئی باشد
• اصحاب، موضوع ،سبب احکام متضاد صادره یکی وازیک دادگاه صادرشده باشد.

نکته : جهت اثبات صدوراحکام متضاد برای تقدیم دادخواست اعاده دادرسی ارائه وتقدیم هردو حکم الزامی می باشد

• درحکم صادره ازدادگاه حیله و تقلبی ازطرف مقابل یا وکیل اوبه کاررفته باشد که درصدورآن موثر بوده است
• شهادت کذب دراثر تبانی با یکی ازاصحاب دعوا
• اثبات سوگند دروغ

نکته : اثبات ادعا واظهارات کذب اصحاب دعوا حیله وتقلب محسوب نمی شود

• حکم صادره به استناد اسنادی صادرشده باشد که براساس حکم قطعی مراجع قضایی جعلی بودن آنها پس ازصدورحکم ثابت شود.
• هرگاه محکوم علیه پس ازصدور حکم، اسناد و مدارکی به دست آورد که بتواند حقانیت خودرا در دادگاه اثبات نمایدمشروط یه اینکه احراز شود اسناد و مدارک درجریان دادرسی مکتوم ودر اختیاراونبوده است .

دیوان صرفا به جهات تصریح شده دردادخواست اعاده دادرسی رسیدگی وطرف مقابل نیز دفاعیات خودرا برهمان مبنا تنظیم واعمال می نماید.

شعبه صادرکننده حکم قطعی بابررسی ادله ومدارک ولوایح ارائه شده درصورت پذیرش دادخواست قرار قبولی صادرخواهد کرد ودرصورت احراز جهات اعاده دادرسی حکم قطعی صادره را نقض ومجددا پرونده مورد رسیدگی ماهوی قرارمی گیردورای مقتضی صادرمی شود وهرگاه جهت اعاده دادرسی تضاد و مغایرت دو حکم باشد، رای دوم را نقض وحکم اول تایید می شود .

در صورت رد داد خواست ،قرارصادره به صورت دادنامه به طرفین ابلاغ می شود.

درصورتی که تقاضای اعاده دادرسی پذیرفته شود شعبه رسیدگی کننده دیوان دستورتوقف اجرای رای را با احراز ضرورت وفوریت صادرخواهد کرد.

براساس ماده 99 قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مهلت تقاضای اعاده دادرسی ظرف 20روز ازتاریخ ابلاغ رای قطعی می باشد اما ممکن است پس ازانقضای مهلت نیزتحت شرایطی برای شخص فرصت تقدیم دادخواست اعاده دادرسی فراهم شود مانند :

• جهت اعاده دادرسی تقدیم وارائه ادله ومدارک جدید به دست آمده مقید به زمان خاصی نمی باشد ومدارک واسناد جدید حتما پس ازصدورحکم قطعی به دست آمده باشد
• درصورت صدورحکم متعارض درخصوص همان دعوی واصحاب آن که قبلاً توسط همان شعبه یا شعب دیگرصادرشده است ،بدون آنکه سبب قانونی موجب این تعارض باشد،دراین صورت مهلت اعاده دادرسی ،ازتاریخ ابلاغ رای جدید می باشد
• با صدورحکم قطعی مبنی براثبات جعلی بودن یا عدم اعتباراسناداستناد شده دررأی صادره،ازتاریخ ابلاغ رای قطعی می توان تقاضای اعاده دادرسی نماید اعم ازاینکه ادعای جعلیت اسناد توسط شخص متقاضی اعاده دادرسی یا توسط اشخاص دیگری درمراجع قضایی مطرح شده باشد.

نکات ویژه ای در اعاده دادرسی:

• طرح دعوا دردیوان عدالت اداری به طرفیت سازمان های دولتی،وزارتخانه ،سازمان هاوموسسات وشرکت‌های دولتی وشهرداری وسازمان تامین اجتماعی می باشد وامکان ورود وجلب ثالث دراعاده دادرسی وجود ندارد.
• دادخواست اعاده دادرسی تنها ازاصحاب دعوا پذبرفته می شود اما ممکن است قاضی شعبه صادر کننده رای بدوی که نسبت به آن درمهلت مقرردرخواست تجدید نظر نشده باشد پی به اشتباه خود ببرد که با ذکردلیل پرونده رابه رئیس دیوان عدالت اداری جهت ارسال به شعبه تجدید نظر تقدیم می نماید یا اینکه حداقل یک قاضی ازسه قاضی صادرکننده رأی شعبه تجدیدنظربا پی بردن به اشتباه شکلی یا ماهوی خود به رئیس دیوان اعلام می نماید ورئیس دیوان پرونده را جهت رسیدگی و صدور رأی مقتضی به شعبه هم عرض ارسال می کند.
• عدم قید جهات قانون مقرردرقانون موجب صدورقرارعدم استماع دعوا ورد دادخواست می شود.
• براساس ماده 101 قانون دیوان عدالت اداری هزینه دادخواست اعاده دادرسی به میزان هزینه تقدیم دادخواست به شعب تجدیدنظردیوان می باشد.
• تصویرمدارک وادله تقدیمی باید برابراصل شده باشد
• صورت تقدیم دادخواست اعاده دادرسی طرف مقابل نیز می‌تواند قبل ازاتمام جریان اعاده دادرسی نسبت به همان رأی ودرصورت ارائه مدارک جدید درخواست اعاده دادرسی نماید
• دردیوان عدالت اداری اعاده دادرسی از کلیه آرای قطعی شده درشعب بدوی وتجدید نظرصادره اعم ازحکم وقرارهایی که حکم محسوب می شود مانند : امتناع ازرسیدگی ،عدم صلاحیت ،رد وابطال دادخواست ،دستورموقت و… ممکن می باشد.
• شعبه صادرکننده حکم قطعی به دادخواست اعاده دادرسی خارج ازنوبت رسیدگی می کند
• صرف تقدیم دادخواست اعاده دادرسی نسبت به حکم قطعی موجب توقف ومانع اجرای حکم نمی شود
• قاعدتا تجدیدنظرخواهی واعاده دادرسی قابل جمع نیستند به عبارتی دیگرقبل ازرسیدگی به حکم صادره درمرحله تجدیدنظرامکان تقدیم دادخواست اعاده دادرسی نمی باشد.